-
.....
چهارشنبه 16 بهمنماه سال 1392 19:31
نفس هایت وقتی حس می کنم جایی روی این کره خاکی نفس م ی کشی و من از همان نفس هایت نفس می کشم برای زنده ماندنم کافیست
-
.....
چهارشنبه 16 بهمنماه سال 1392 19:27
سلام به تمامی همراهان وبلاگم.خیلی وقت بودکه نتوانستم پیغام بزارم واینم اولین مطلبم بعدازچندوقت غیبت وتقدیم میکنم به تمامی عاشقای دلشکسته تنها به خیال تو آرام می شوم وقتی از غربت ایام دلـــــم میگیرد مرغ امید من از شدت غم میمیرد د ل به رویای خوش خاطره ها میبندم بازهم خاطر تو دســت مرا میگیرد
-
انتظار...
یکشنبه 30 خردادماه سال 1389 05:15
نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ... ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ... کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ... کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای...
-
دوباره تنهاشدم...
سهشنبه 25 خردادماه سال 1389 06:08
دیرگاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام وسعت درد فقط سهم من است باز هم قسمت غم ها شده ام دگر آیینه زمن بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام من که بی تاب شقایق همدم سردی یخ ها شده ام کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام
-
بدون شرح(دلتنگی)...
دوشنبه 17 خردادماه سال 1389 05:00
که
-
انتظار...
یکشنبه 9 خردادماه سال 1389 05:30
نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ... ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ... کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ... کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای...
-
تنهایی...
سهشنبه 20 بهمنماه سال 1388 07:19
-
شب دلتنگی...
سهشنبه 19 آبانماه سال 1388 05:39
دلم گرفته از این روزگار دلتنگی گرفته اند دلم را به کـار دلتنگی دلم دوباره در انبوه خستگی ها ماند گــــرفت آینــــــه ام را غـبار دلتنگی شکست پشت من از داغ بی تو بودنها به روی شـــــانه دل مانـــد بار دلتنگی درون هاله ای از اشک مانده سرگردان نگاه خســـــــته مـــن در مدار دلتنگی از آن زمان که تو از پیش ما سفر کردی...
-
سادگی دل...
یکشنبه 26 مهرماه سال 1388 20:43
نمیدونم ازکجاشروع کنم قصه تلخ سادگی ما نمیدونم چراقسمت میکنم روزهای خوب زندگی ما چراتواول قصه همه دوستم میدارن وسط قصه میشه سربه سرمن میزارن تامیخادقصه تموم شه همه تنهام میزارن میتونم مثل همه دورنگ باشم دل نبازم میتونم مثل همه یه عشق بادی بسازم تابایه نیش زبون بترکه خراب بشه تابیادجمعش کنن حباب دل سراب بشه میتونم بازی...
-
الان بگو کجایی؟...
شنبه 13 تیرماه سال 1388 05:15
الان بگو کجایی زیر کدوم آسمون چتر کیه رو سرت وقتی میباره بارون الان بگو که دستات گرمی دستای کیست حس قشنگ و پاکت ارزونی دل کیست الان بگو کجایی زیر کدوم اسمون چتر کیه رو سرت وقتی می باره بارون بگو کدوم ستاره نشسته توی چشمات که پر کشیده عشقم از توی خواب و رویات الان بگو کجایی پشت کدوم پنجره وقتی دلت میگیره کی غصه تو می...
-
هنوزم...
پنجشنبه 28 خردادماه سال 1388 05:27
-
دلتنگی...
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1388 04:25
میگن ستاره هاروشب میشه یکی یکی شمرد یه آسمون شمردم واما بـازم خـوابم نبـرد ازتوقاب دل نشد عشقت و بیرون بکنم زخمی که روی دلم دوا ودرمون بکنم یه شب دیکه بی توگذشت صدام گرفته توگلو پشت سـرم سایه تو غمت نشسته رو به روم بگو کدوم باد خزون قصه ام وازیاد تو برد گناه من جزاین چه بود که دلم برات غصه می خورد دلـم میخواد که یک...
-
بمان...
دوشنبه 30 دیماه سال 1387 06:27
ا گر فکر می کنی که رفتنت باعث شکستنم می شود اگر فکر می کنی که از پس رفتنت اشــــــک می ریزم اگر فکر می کنی که با نبودنت لحظه هایم خالی می شوند اگر فکر می کنی که هر لحظه دلم برای بوسه هایت تنگ می شود اگـــــــر فکر می کنـــــی که بـــــــــی تـــو مـــی میــــــــرم بســــیار درســـــت فکــــــــــــــــــر...
-
آره من دیوونم...
شنبه 21 دیماه سال 1387 00:22
واسه دوست دا شتن چشات عشقموبهونه کردم موهای شب سیاه روبه یادتوشونه کردم می دونستم تومی ری وتنها خاطرت می مونه رفتی واین سرنوشتوسپردم دست زمونه هنوزم ببین به یادت چشاموروهم می ذارم براشادی نگاهت دوست دارم کمی ببارم تنهام دیگه کسی نیست که سراغ ازمن بگیره عاشقم،عاشق چشمات کمکم کن دل اسیره وقتی یه گوشه می شینم تا یاد...
-
اجر چشمات
شنبه 26 مردادماه سال 1387 04:58
تو همون صداقتی که این روزا پیدا نمیشه وقتی که دلی باهاته تـا ابد تنها نمیشه توهمون سنگ صبوری که میخوام واسم بمونی ازنجابت وصداقت صدغزل واسم بخونی توهمونی که غرورم واسه توشاید شکسته اما قلب عاشق من تاهمیشه پات نشسته توهمونی که میدونم باتو دل آروم میگیره نه خیال کنی دل من پیش قلب تو اسیره من میخوام که لحظه هامو پرکنم...
-
قصه تلخ سرنوشت
دوشنبه 6 خردادماه سال 1387 00:20
وقتی خدای آسمون بنده هاشو می آفرید رو پیشونی هر کسی قصه سرنوشتی چید با قلم خوشبختیها . با جوهر طلایی رنگ رو پیشونیها می نوشت قصه خوب سرنوشت وقتی که نوبتم رسید .مرغک بخت من پرید قلم نوک طلا شکست .جوهر فقط سیاهی زد وقتی خدا اینجوری دید از مرغ غم یه پر کشید با قلم بدبختیها و با جوهر سیاهیها رو پیشونی من نوشت : قصه تلخ...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 اردیبهشتماه سال 1387 02:37
چه زیباست به خاطر تو زیستن و برای تو ماندن و به پای تو سوختن و چه تلخ و غم انگیزاست به دور از تو بودن برای تو زیستن و به عشق و دنیای تو نرسیدن ای کاش میدانستی بدون وبه دور از دستهای مهربان و قلب حساست زندگی چه ناشکیباست... (گلکم)
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1387 01:40
اگه راهم این روزا از تو یه کم دوره ببخش توی زندگی ادم یه وقتا مجبوره ببخش بگذر از من اگه صبر و طاقتم کافی نبود عکس من تو قاب رویایی که می بافی نبود بگذر از من اگه جمعه بود و باز دیر اومدم شب واسه گفتن قصه ها با تاخیر اومدم گل یکدونه گلدون بلور زندگی چی دارم واست به جز یه عالمه شرمندگی ارزوم همیشه این بوده که تو کسی...
-
اونم رفت...
سهشنبه 20 فروردینماه سال 1387 04:10
دستانت را در دستانم بگذار تا برایت نوید شادی بخش پر ستو ها را به ار مغان بیاورم دستانت را در دستانم بگذارتا بتوانم امید ها در دلت زنده کنم دستانت را در دستانم بگذار تا شاید بتوانم گوشه ای از تنهایی هایت را پر کنم دستانت را در دستانم بگذار تا حداقل بتوانم همراهت باشم دستانت را در دستانم بگذار تا دوباره احساس زیبایی ها...
-
خیلی سخته
جمعه 16 فروردینماه سال 1387 18:33
خیلی سخته خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری صبح بلند شی ببینی که دیگه دوستش نداری خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی بی وفا شه اونی که جونتو واسش گذاشتی خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه هوساش وقتی تموم شد بره و پیشت نمونه خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه تازه فردای همون روز از دوست عاشقش با خبر شه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 فروردینماه سال 1387 00:46
برای عشق تمنا کن ولی خار نشو. برای عشق قبول کن ولی غرورتت را از دست نده . برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو. برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه. برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن . برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر . برای عشق وصال کن ولی فرار نکن
-
به خاطر عشق...
جمعه 16 فروردینماه سال 1387 00:39
همیشه برای کسی بخند که میدونی به خاطر تو شاد میشه واسه کسی گریه کن که می دونی وقتی غصه داری و اشک می ریزی واست اشک میریزه واسه کسی غمگین باش که در غمت شریکه و عاشق کسی باش که دوستت دار ه
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 12 فروردینماه سال 1387 02:53
توی یک غروب پاییز میون نم نم بارون این دل وا مونده ی من باز زده از سینه بیرون دل من پر می زنه باز برسه تا در خونت ولی تو سرت شلوغه بازم این شده بهونت تو دیگه منو نمی خوای اینو از چشات می خونم
-
.....
دوشنبه 12 فروردینماه سال 1387 02:48
روزی است که با تو هستم می خواهم بگویم دوستت دارم. می خواهم عاشقانه بگویم ای بهترین کسم مرا در این غروب پایان ناپذیر ترک مکن.هنوز هم با هر غروب خورشید پشت پنجره می نشینم و منتظرت می مانم.پنجره عشقم به من می گوید که می ایی.نمی دانم در کجا هستی.در قلب خاک یا در اوج اسمان فقط و فقط می گویم ای بهترین کسم فراموشم مکن
-
فرصت دیدن
جمعه 9 فروردینماه سال 1387 04:38
تو میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقی است
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 فروردینماه سال 1387 04:35
نمی بخشمت .... بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی .... بخاطر تمام غمهایی که بر صورتم نشاندی .... نمی بخشمت .... بخاطر دلی که برایم شکستی .... .. بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی ..... نمی بخشمت .... بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی ..... بخاطر نمکی که بر زخمم گذاردی .... و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 4 فروردینماه سال 1387 21:36
به او بگویید دوستش دارم به او که تنش بوی گلهای سرخ را میده به او که با جادوی کلامش زیباترین لغات را شناختم به او که لحن صدایش دلپذیرترین آهنگ است به او که نگاهش به گرمییه آفتاب و لبانش به سرخیه شقایق است به او که دلش به زلالییه باران است به او که برای من مینویسد مینویسد از باران، از شبنم، از گرمای عشق و .......... به...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 4 فروردینماه سال 1387 21:34
کاش آسمان می دانست درد من چیست کاش می دانست نیاز من چیست کاش می دانست به یک قطره باران نیز قانعم کاش آسمان می دانست درد منی که همان کویر خشک و بی جانم چیست دلم مثل کویر از محبت و عشق خشک و بی جان است عاشقم ولی یک عاشق تنها یک عاشق بی کس عاشقی که معشوقش در کنارش نیست کاش دریا می دانست کویر چیست راز درون دریا رویایی است...
-
عشق رفته
جمعه 24 اسفندماه سال 1386 05:53
چقدر سخته توچشای کسی که تمام عشقت را ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی روی قلبت هدیه داد زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی حس کنی که هنوزم دوستش داری.چقدر سخته دلت بخوادسرت باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شد.چقدر سخته که تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی وقتی دیدیش هیچی جزءسلام نتونی...