قلب شکسته

قلب های شکسته راآزار ندهید

قلب شکسته

قلب های شکسته راآزار ندهید

به او بگویید دوستش دارم به او که تنش بوی گلهای سرخ را میده به او که با جادوی کلامش زیباترین لغات را شناختم به او که لحن صدایش دلپذیرترین آهنگ است به او که نگاهش به گرمییه آفتاب و لبانش به سرخیه شقایق است به او که دلش به زلالییه باران است به او که برای من مینویسد مینویسد از باران، از شبنم، از گرمای عشق و .......... به او بگویید دوستش دارم به او که قلبش به وسعت دریاییست که قایق کوچک دل من درآن غرق شده به او که مرا از این زمین خاکی به سرزمین نورو شعرو ترانه برد و به او بگویید دلم نمی خواد رهایش کنم ولی دلم نمی خواد سر در گم باشه من دوستش دارم ولی به خاطر خودش همه چیز را به دست سر نوشت می دم ولی همین جا به همه می گم دوستش دارم خیلی فقط دلم نمی اد ضر به ای بهش بخوره دیدی دوست داشتم

 

کاش آسمان می دانست درد من چیست
کاش می دانست نیاز من چیست
کاش می دانست به یک قطره باران نیز قانعم
کاش آسمان می دانست درد منی که همان کویر خشک و بی جانم چیست
دلم مثل کویر از محبت و عشق خشک و بی جان است
عاشقم ولی یک عاشق تنها
یک عاشق بی کس عاشقی که معشوقش در کنارش نیست
کاش دریا می دانست کویر چیست
راز درون دریا رویایی است محال برای همان کویر تنها
دلم مثل کویر آرزوی دیدن دریا را دارد
اما دریایی نیست تنها یک خواب است و بس
کاش باران می دانست معنی انتظار چیست
منی که همان کویر تشنه و بی جانم سالهاست که انتظار یک قطره باران
را می کشم اما افسوس که این انتظار بیهوده است
و ای کاش آسمان می دانست درد دل این کویر خسته و تشنه چیست